80 درصد تخفیف

| نرم افزار رایتینگ IELTS

  • Definite Article – حرف تعریف اسم معرفه: The

    حرف تعریف اسم معرفه

    خواندن این مطلب

    18 دقیقه

    زمان میبرد!

    Definite Article – حرف تعریف اسم معرفه: The

    اگر مقاله ی حروف تعریف اسم (Articles) ما را خوانده باشید، در آن جا گفتیم در حالی که در فارسی چیزی به عنوان حرف تعریف اسم معرفه نداریم، در انگلیسی کلمه ی The برای این منظور وجود دارد (که به آن Definite Article می گویند). درک معنا و کاربرد کلی The ساده است، اما این کلمه در موقعیت های مختلفی به کار می رود که برای ما فارسی زبانان که معادلی برای این علامت در زبانمان نداریم پیچیده می شود. بنابراین قصد داریم در مقاله یی که پیش رو دارید حرف تعریف معرفه (The) را در انگلیسی بیشتر توضیح بدهیم و همه ی کاربرد های آن در شرایط مختلف را معرفی کنیم.

     

    Definite Article – حرف تعریف اسم معرفه: The

    در زبان انگلیسی، وقتی می خواهیم راجع به چیزی صحبت کنیم که مخاطب ما آن را می شناسد و یا فقط یک نسخه از آن وجود دارد، از کلمه ی The استفاده می کنیم.

    به جمله های ذیل دقت کنید:

    I want to buy a book.

    می خواهم کتابی (یک کتاب) بخرم.

     

    I want to buy the book.

    می خواهم کتاب را بخرم.

     

    وقتی می گوییم a book، منظورمان یک کتاب به طور کلی است، و نه یک عنوان مشخص از کتاب. ولی وقتی می گوییم the book، داریم راجع به یک کتاب مشخص صحبت می کنیم؛ در این حالت گوینده و مخاطب، هر دو، می دانند کدام کتاب است.

    در دستور زبان انگلیسی به کلمه ی «The»، «Definite Article» می گویند، که معادل «حرف تعریف اسم» است. اگرچه در فارسی عبارت «حرف تعریف اسم» را داریم، اما در حقیقت چنین پدیده یی در زبان ما وجود ندارد. در فارسی علامت نکره وجود دارد («ی» نکره)، اما یک کلمه ی معرفه (یعنی شناخته شده) فاقد علامت است. این یعنی در حالی که در انگلیسی می گوییم «the book»، در فارسی فقط می گوییم «کتاب»!

    برخی شاید فکر کنند کلمه ی «را» معادل حرف تعریف معرفه ی «The» است؛ اما اینطور نیست. «را» علامت مفعول در زبان فارسی است. در مثال بالا همین کلمه ی «کتاب» که با «را» آمده اگر در ابتدای جمله و به صورت فاعل می آمد دیگر «را» نمی گرفت.

    مثال:

    کتاب پاره شد.

     

    کاربرد های حرف تعریف اسم معرفه: The

    اما آموزش زبان فارسی دیگر کافی ست! بیایید ببینیم حرف تعریف اسم معرفه The (Definite Article) در چه شرایطی به کار می رود.

     

    به نظرتان متداول ترین کلمه ی انگلیسی کدام کلمه است؟ حدستان چیست؟

    شاید تعجب کنید، اما طبق آمار Cambridge Corpus متداول ترین کلمه ی انگلیسی چه در گفتار و چه در نوشتار، کلمه ی «the» است. هر پاراگراف عادی یی که دلتان می خواهد را انتخاب کنید و دفعات تکرار هر کلمه را بشمارید، ببینید چند بار کلمه ی the در آن تکرار می شود.

    برای نمونه این جملات معروف از کلیسی / خلیسی (Khaleesi) در سریال Game of Thrones را برایتان انتخاب کرده ایم. خودتان بشمارید ببینید چندبار از حرف تعریف The در این چند جمله استفاده شده:

    “I am Daenerys Stormborn of the House Targaryen, the first of my name; the rightful heir to the Iron Throne, the queen of the Seven Kingdoms of Westeros, the Rhoynar, and the First Men. I am the Mother of Dragons, the Khaleesi of the Great Grass Sea, the Unburnt, and the Breaker of Chains.”

    «من دنریس استورمبورن از خاندان تارگارین، اولین در نام خودم؛ وارث به حق تخت آهنین، ملکه ی هفت پادشاهی وستروس، روینار، و مردمان نخستین ام. من مادر اژدهایان، خلیسی دریای علوفه ی پهناور، ناسوختنی، و شکننده ی زنجیرها ام.»

    Definite Article - حرف تعریف اسم معرفه: The

    در همین چند جمله بسیاری از کاربرد ها و موارد استفاده از حرف تعریف اسم معرفه ی The را مشاهده کردید. اما بیایید همه ی موارد را جز به جز بررسی کنیم. پس همراه ما باشید.

     

    فقط یک نمونه از  یک چیزی در جایی که هستیم باشد

    همانطور که از نام حرف تعریف اسم «معرفه» بارز است، از این علامت برای اشاره به چیزی شناخته شده، مشخص، و دقیق استفاده می کنیم. به جمله های ذیل دقت کنید:

    Turn the TV on.

    تلویزیون را روشن کن.

     

    Open the window.

    پنجره را باز کن.

     

    وقتی می گوییم «تلویزیون را روشن کن»، مخاطب ما می داند داریم راجع به تلویزیونی که در اتاقی که هستیم وجود دارد اشاره می کنیم، و نه مثلن تلویزیون همسایه! بنابراین هر گاه فقط یک نمونه از یک چیز در محلی باشد، از The برای اشاره به آن استفاده می کنیم.

     

    فقط یک نمونه از چیزی در دنیا وجود داشته باد

    توضیحات مورد قبلی را می توانیم برای پدیده هایی که فقط یک نمونه از آن ها در دنیا وجود دارد تعمیم دهیم.

    مثال:

    The Earth goes around the Sun.

    زمین دور خورشید می گردد.

     

    فقط یک زمین و فقط یک خورشید در دنیا  وجود دارد، پس می گویم «the Earth» و «the Sun». بنابراین بی خود نبود که کلیسی می گفت «the Iron Throne»، چرا که فقط یک «تخت آهنین» در دنیا وجود دارد!

    اما قضیه به این سادگی تمام نمی شود؛ چراکه در دنیا فقط یک سیاره ی مشتری وجود دارد، اما همراه با سیاره مشتری که به انگلیسی می شود «Jupiter»، حرف تعریف The استفاده نمی کنیم!

    مثال:

    Jupiter is a planet in our solar system.

    مشتری یک سیاره در منظومه ی شمسی ما است.

     

    این کاربرد دوگانه از The را می توانیم این طور توجیح کنیم: Jupiter یک اسم خاص است و فقط برای نامیدن این سیاره به کار می رود (اگر چه در اصل نام خدایی رومی بوده، اما امروزه فقط برای نامیدن این سیاره به کار می رود)، در حالی که Earth و Sun به معانی دیگری هم در زندگی روزمره به کار می روند. در انگلیسی کلمه ی Erath به معنی «خاک» هم هست، ضمن این که از کلمه ی Sun به وفور در شعر و ادبیات استفاده می شود _مثلن می گوییم  «There are a thousand suns in your hair» (هزاران خورشید در گیسوان توست)!

     

    صفت های عالی

    این کاربرد حرف تعریف معرفه هم در ادامه ی مبحث قبلی است. گفتیم وقتی فقط یک نمونه از چیزی وجود داشته باشد، از The استفاده می کنیم. حالا مثال ذیل را بخوانید:

    Jupiter is the biggest planet in our solar system.

    مشتری بزرگتین سیاره در منظومه ی شمسی ما است.

     

    ما همراه با صفت عالی «Biggest» از حرف تعریف اسم معرفه (The) استفاده کردیم. می توانیم کاربرد The در این مورد را این طور توجیح کنیم که ما از صفت های عالی فقط موقعی استفاده می کنیم که در یک کیفیت یا صفت مشخص فقط یک چیز بهتر یا برتر از بقیه باشد. وقتی می گوییم مشتری بزرگرترین سیاره است، در واقع سیاره ی مشتری را از نظر بزرگی مجزا از بقیه کردیم.

     

    اعداد ترتیبی

    با اعداد ترتیبی مثل «اول، دوم، سوم، و غیره» هم حرف تعریف معرفه (The) به کار می رود _البته فقط در صورتی که بعد از اعداد ترتیبی یک اسم بیاید (و یا  اسم به قرینه ی لفظی حذف شده باشد).

    مثال:

    I am Daenerys Stormborn of the House Targaryen, the first of my name.

    من دنریس استورمبورن از خاندان تارگارین، اولین در نام خودم هستم.

     

    I am the first person to win this competition; the second is unknown.

    من اولین نفری هستم که این مسایقه را می برد؛ [نفر] دومی معلوم نیست کی ست.

     

    در جمله ی اول، عبارت «the first of my name» حتمن می بایست همراه The نوشته شود، چرا که بعد از آن کلمه ی Name آمده. در جمله ی دوم، کلمه ی Person در عبارت « the second is unknown» به قرینه ی لفظی حذف شده (یعنی گوینده یا نویسنده آن را جهت عدم تکرار نگفته) اما می دانیم اصولن جایش آن جاست.

    در مواردی که یک ضمیر ملکی قبل از اعداد ترتیبی بیاید، و یا اعداد ترتیبی برای نشان دادن مراحل یک پروسه به کار بروند، نیاز به The نیست.

    مثال:

    It’s my first time.

    بار اول ام است.

     

    To make omelet; first, you need to cut some tomatoes. Second, fry the tomatoes until they’re soft.

    برای دست کردن امت؛ اول، می بایست تعدادی گوجه خرد کرنید. دوم، گوجه ها را تا زمانی که نرم شوند سرخ کنید. (آشپزی با دلینگلیش!)

     

    چیز هایی که قبلن ذکر شده اند

    هنگام توضیح حرف تعریف نکره، گفتیم که اگر چیزی را برای با اول است که می خواهید نام ببرید، می بایست از حروف تعریف نکره (A و An) استفاده کنید. حالا این توضیح را کامل می کنیم و می گوییم، اگر برای دوم و یا بیشتر یک چیز را می خواهید نام ببرید می بایست از حرف تعریف معرفه (The) استفاده کنید.

    مثال:

    I saw a weird man yesterday. The man was shabby and dirty.

    دیروز مردی را دیدم. [آن] مرد (یا مرده) ژولیده و کثیف بود.

     

    برای اشاره به یک «گونه» / همه ی نمونه های موجود از چیزی

    در انگلیسی می توانیم حرف تعریف معرفه (The) را برخی اشیا، حیوانات، یا افراد استفاده کنیم تا نظری کلی راجع به همه ی نمونه های موجود از آن شی، حیوان، یا افراد بدهیم. به عبارت دیگر کل گونه یا نژاد یا دسته را مخاطب قرار می دهیم. از این ساختار در فارسی هم استفاده می کنیم.

    مثال:

    The duck cannot fly.

    اردک پرواز نمی کند.

     

    The man is a greedy species.

    انسان گونه ی طماعی است.

     

    وقتی از چنین ساختاری استفاده می کنیم، اسم حتمن باید به صورت مفرد بیاید، و قبل از آن از The به کار برود. این جملات را با ساختار دیگری هم می توان نوشت:

    Ducks cannot fly.

    Humans are greedy.

     

    اشاره به گروهی از افراد

    این کاربرد از حرف تعریف The دقیقن مشابه مورد قبلی است. می توان از ساختاری شبیه مورد قبلی برای صحبت کردن راجع به افرادی که در ویژگی خاصی با هم شریک هستند استفاده کرد. اما تفاوتی هم وجود دارد. در مورد قبلی ما The را قبل از یک «اسم» به کار می بردیم؛ اما اینجا کلمه یی که بعد از The می آید یک «صفت» است. علاوه بر این فعل جمله هم به صورت جمع می آید و نه مفرد.

    مثال:

    The rich exploit the poor.

    ثروتمندان فقرا را استثمار می کنند.

     

    The old depend on the young.

    سالمندان متکی به جوانان هستند.

     

    جملات بالا را می توان به شکل ذیل هم نوشت:

    Rich people exploit the poor people.

    Old people depend on the young people.

     

     

    اشاره به موارد خاص از بین موارد کلی

    در دو سر فصل قبل تر گفتیم که چطور از حرف تعریف معرفه می توانیم برای اشاره یک گونه یا یک کلیت استفاده کنیم، اما حالا می خواهیم بگوییم چطور از The برای اشاره به برعکس آن، یعنی موارد خاص از بین یک کلیت، استفاده کنیم.

    مثال:

    I love reading books. I have read all the books in my father’s library. First, I started with the novels.

    من عاشق کتاب خواندن هستم. همه ی کتاب های کتابخانه ی پدرم را خوانده ام. اول با رمان ها شروع کردم.

     

    در این مثال ابتدا راجع به همه ی کتاب ها به طور کلی صحبت کردم. سپس گفتم که همه ی کتاب های کتابخانه ی پدرم را خوانده ام. یه عبارت دیگر کلیت کتاب ها را محدود کردم به کتاب های کتابخانه ی پدرم. سپس دوباره این کلیت کتاب ها را محدود تر کردم و گفتم اول با رمان ها شروع کردم. در این مثال دو بار کلیت را محدود کردم، و هر دوبار از حرف تعریف اسم معرفه (The) استفاده کردم.

     

    اشاره به سیستم ها، ارگان ها، خدمات، و موسسات

    برای اشاره به سیستم ها، ارگان ها، خدمات، و موسسات معمولن از حرف تعریف اسم معرفه (The) استفاده می شود. اگرچه استثنا های زیادی هم برای این موارد وجود دارد. در ادامه برخی از این استثنا ها را نام خواهیم برد، اما این استثنا ها به طور کلی حفظی هستند و محدود به مثال های ما نیست.

    مثال:

    The government does not support free health insurance for everyone.

    دولت از بیمه ی سلامت رایگان برای همه پشتیبانی نمی کند.

     

    The police are coming.

    پلیس دارد می آید.

     

    The Internet is provided.

    خدمات اینترنت موجود است.

     

    He works in the prison.

    او در زندان کار می کند.

     

    She works in the hospital.

    او در بیمارستان کار می کند.

     

    The UN / The North Atlantic Treaty Organization / The IAEA / The Trump Organization

     

    در همه ی مثال های بالا از حرف تعریف The استفاده شد. اما گاهی در روزنامه ها می بینم که عبارت « The North Atlantic Treaty Organization » را وقتی به صورت مخفف «NATO» می نویسند، از The استفاده نمی کنند. همچنین گاهی کلمه ی Internet بدون The می آید. و یا در حالی که وقتی می خواهیم بگوییم کسی محل کارش در زندان یا بیمارستان است از The همراه با کلمات Prison و Hospital استفاده می کنیم، در عین حال وقتی می خواهیم بگوییم کسی در زندان حبس است، و یا در بیمارستان بستری است، از The استفاده نمی کنیم. مثال:

    He is in prison.

    She is in hospital.

    این استفاده ی دوگانه توجیه خاصی ندارد. در برخی گویش های انگلیسی برای برخی اسامی از The استفاده می شود، در حالی که شاید در گویشی دیگر The برای آن کلمه استفاده نشود. ولی روزنامه ها و نشریات برای پرهیز از تکرار زیاد حرف تعریف معرفه (The)، سعی می کنند تا جایی که می شود آن را ننویسند. این امر خصوصن در تیترهای روزنامه ها خیلی متداول است.

     

    اسم کشور ها

    اسم اکثر کشور های نیازی به هیچ گونه حرف تعریف اسم ندارد. به این حالت اصطلاحن می گوییم Zero Article یا No Article _که در مبحثی جدا گانه به آن خواهیم پرداخت. اما معمولن کشور هایی که از چند ایالت، جمهوری فدران، پادشاهی، و یا چند جزیره (مجمع الجزایر هستند) تشکیل شده اند، حرف تعریف The می گیرند.

    مثال:

    The Netherlands / The USA / The United Kingdom

     

    همچنین کشور هایی که در نامشان کلمه های Republic (جمهوری) یا Kingdom (پادشاهی) استفاده می شود هم The می گیرند.

    مثال:

    The People’s Republic of China

    The Kingdom of Saudi Arabia

     

    این به معنای آن است که کشور ایران اگر فقط به صورت Iran نوشته شود نیاز به The ندارد، اما اگر به صورت جمهوری اسلامی ایران نوشته شود باید همراه با The بیاید:

    The Islamic Republic of Iran

     

    البته در موارد انگشت شماری حرف تعریف معرفه (The) بی هیچ دلیلی در نام بعضی از کشور ها استفاده می شود. مثلن: The Gambia

     

    اجزای جغرافیایی

    استفاده از حرف تعریف The در برخی اجزای جغرافیایی نظیر رشته کوه ها، مجمع الجزایر، رودخانه ها، دریا ها، اقیانوس ها، کانال ها، دشت ها و فلات ها به کار می رود. البته همراه با کوه (نه رشته کوه)،  جزیره (نه مجمع الجزایر)، و قاره به کار نمی رود.

    مثال:

    The Hawaiian Islands / The Alborz / The Persian Gulf / The Caspian Sea / The Iranian Plateau / The Nile / The Suez Canal / The Lut Desert

     

    در همه ی موارد بالا از The استفاده شد. اما در دو مثال ذیل برای کوه دماوند و جزیره ی کیش حرف تعریف The  به کار نمی رود:

    Mount Damavand is the highest mountain in Iran and the Middle East and the highest volcano in Eurasia. (From Wikitravel)

    کوه دماوند مرتفع ترین کوه در ایران و خاورمیانه، و مرتفع ترین آتشفشان در اوراسیا است. (ویکیپدیا)

     

    Kish is a 91.5-square-kilometre (35.3 sq mi) resort island in the Persian Gulf. (From Wikipedia)

    کیش یک جزیره ی تفریحی 5/91 کیلومتر مربعی در خلیج فارس است. (ویکیپدیا)

     

    موارد بالا همگی شامل استثنا هم هستند؛ مثلن اگر دقت کرده باشد در مثال یکی مانده به آخری که ذکر کردیم، گفته شد «the Middle East». در ابتدا گفتیم حرف تعریف The با قاره ها به کار نمی رود (مثل Eurasia) اما دیدیم که در مورد خاورمیانه استثنا وجود داشت. البته این استثنا را شاید بشود اینطور توجیه کرد که خاورمیانه ماهیت جغرافیایی ندارد، و صرفن یک تعریف سیاسی از این منطقه در آسیا است.

     

    اما مثالی هم از کلیسی بزنیم:

    The queen of the Seven Kingdoms of Westeros.

    The Khaleesi of the Great Grass Sea.

    کسانی که سریال Game of Thrones را دیده اند می دانند که Westeros یک قاره است. در اینجا هم می بینید که نام قاره ی وستروس بدون حرف تعریف معرفه (The) آمده. ولی در جمله ی دوم «the Great Grass Sea» (که در واقع یک دریا نیست، و صرفن حسن تعبیری برای دشت های سرسبز قوم Dothraki است) با The آمده. «Great Grass Sea» را دریا حساب کنیم و یا دشت فرقی نمی کند، در هر دو حالت The می گیرد.

     

    ساختمان ها، مکان های مشهور، آثار هنری، مکان های شهری

    در انگلیسی معمولن از حرف تعریف اسم معرفه (The) همراه با مکان هایی نظیر گالری ها، موزه ها، سالن های تئاتر و سینما، هتل ها، و رستوران ها استفاده می شود.

    مثال:

    The British Museum of Arts is open only on the weekends.

    موزه ی هنر بریتانیا فقط آخر هفته ها باز است.

     

    The Cloisters is a part of the Metropolitan Museum of Art.

    [گالری] کلویسترز جزئی از موزه ی متروپالیتن (شهری)  هنر است.

     

    The Hog’s Head Inn is located in Hogsmeade village.

    مهمانسرای هاگز هد (کله ی گراز) واقع در دهکده ی هازمید است. (به افتخار طرفدارای هری پاتر!)

     

    اما اگر اسم شخصی در نام یک هتل یا رستوران به کار برود از The استفاده نمی کنیم.

    مثال:

    We go to McDonalds’s every weekend.

    ما هر روز به مک دونالز می رویم.

     

    Welcome to Sina’s Hotel.

    به هتل سینا خوش آمدید.

     

    Trump Tower is a 58-story, 664-foot-high tower.

    برج ترامپ، برجی 58 طبقه، با ارتفاع 664 پا است.

     

    ساختمان ها و مکان های مشهور، و یا آثار هنری مشهور حرف تعریف معرفه (The) می گیرند.

    مثال:

    The Mona Lisa is visited by millions every year.

    مونا لیزا هر سال توسط میلیون ها نفر بازدید می شود.

     

    The Statue of Liberty is the symbol of New York.

    برج آزادی نماد نیویورک است.

     

    The Azadi Tower formerly known as the Shahyad Tower is a monument located at Azadi Square, in Tehran, Iran. (From Wikipedia)

    برج آزادی، که قبلن به نام برج شهیاد شناخته می شد، واقع در میدان آزادی در تهران، ایران، است. (ویکیپدیا)

     

    Shakespeare established the Globe Theater.

    شکسپیر بنیانگذار [سالن] تئاتر گلوب است.

     

    If you’re going to San Francisco, be sure to wear some flowers in your hair, and visit the Golden Gate Bridge.

    اگر به سان فرانسیسکو می روید یادتان باشد گلی لای موهایتان بگذارید و سری به پل گولدن گیت بزنید.

     

    با وجود همه ی مثال هایی که ذکر شد، اما همیشه احتمال دیدن استثنا هم وجود دارد. به خدا ما بی تقصیریم!

    مثال:

    You can see Central Park in distance.

    می توانید سنترال پارک را در دور دست ببینید.

     

    Yankee Stadium is crowded today.

    استادیوم یانکی امروز شلوغ است.

     

    Mild Tower, located in Tehran, is the sixth tallest tower in the world.

    برج میلاد، واقع در تهران، ششمین مرتفع ترین برج جهان است.

     

    استفاده های دیگر از حرف تعریف اسم معرفه: The

    از The در کنار اسم ساز های موسیقی استفاده می شود:

    I can play the guitar, the piano, and the violin.

    من بلدم گیتار، پیانو، و ویلون بنوازم.

     

    برای نام بردن اعضای یک خانواده با نام خانوادگی شان از The استفاده می کنیم:

    The Obamas are on vacation.

    اوباما ها (خانواده ی اوباما) تعطیلات هستند.

     

    از The همراه با کلمه ی Movie به معنای سالن سینما (The movie theater) استفاده می شود:

    Let’s go to the movies this weekend.

    بیا این آخر هفته برویم سینما.

     

    گاهی The همراه با نام روزنامه ها و مجلات، بزرگراه ها، و جاده هایی که با عدد نامگذاری شده اند به کار می رود. (البته نه همیشه!):

    The New Yorker

    The 66

    The Trans-Atlantic Tunnel Highway

     

    مثال های ذیل از موارد نقض مورد بالا هستند:

    Playboy

    Route 66

    Tehran-Karaj Highway

     


    در مقاله یی که خواندید سعی کردیم تمام موارد استفاده از حرف تعریف اسم معرفه (The) را فهرست کنیم و توضیح بدهیم، اما طبیعتن موارد جزئی و کوچک دیگری هم وجود دارد که ممکن است از قلم افتاده باشند. هر زمان متوجه مورد جدیدی از کاربرد حرف تعریف The شدیم حتمن آن را به این مقاله اضافه می کنیم.

    برای جمع بندی مبحث حرف تعریف The می بایست تاکید کنیم که خود متکلمان بومی (Native) انگلیسی، حرف تعریف The را به صورت حسی و غریزی در جملاتشان به کار می برند؛ و نه بر اساس اصول و قواعدی خاص. بنابراین آموزش و یادگیری همه ی موارد استفاده ی حرف تعریف معرفه کار دشوار و زمانبری است.  بهترین رویکرد برای زبان آموز خواندن متن های فراوان است، به طوری که درست مثل یک انگلیسی زبان بومی بتواند موارد استفاده از حرف تعریف The را به طور حسی تشخیص بدهد.

    ما را از نظرات ارزشمندتان بهره مند کنید. همچنین دیگر مقالات ما درباره ی آموزش زبان انگلیسی را نیز بخوانید.

    درباره نویسنده



    نظرات کاربران



    • علی محمدی
      مهمان

      سلام دوست عزیز ، ممنون بابت مطلب صادقانه و مفید شما .

      برای استفاده از این کتاب ها و یا رسیدن به سطح مقدماتی که بتونیم از مطالب کتاب ها استفاده کنیم چه کتاب هایی رو باید مطالعه کنیم ؟!

      من خودم کتاب های 1100 و 504 و Essential Words رو در نظر دارم .

      ممنون از شما .

      • mohammadalihashemi
        مدیر سایت

        سلام بر دوست عزیزم جناب علی محمدی
        لطفاً اگر این کتاب ها رو تهیه نکردین هنوز دست نگهدارید و هیچ وقت این کتاب هارو تهیه نکنید. اگر هم کسی بهتون توصیه کرد که اینارو بخونید خوبه همین حالا بلاکش کنید و تا ابد باهاش صحبت نکنید.
        اگر سطح مقدماتی هستید توصیه من این هست که با یک کلاس شروع کنید در ابتدای راه اگر بخواید به تنهایی شروع کنید کمی دشوار هست بنابر این بهترین کار این هست که به کلاس برید اما اگر علاه دارید به اطلاعات در مورد کتاب های مفید به لینک زیر مراجعه کنید:
        بهترین کتاب زبان

    • محمد مهدی
      مهمان

      داداش معمولاً اینجوری نوشته میشه نه اینجوری (معمولن)

    • skiml
      مهمان

      داداش ایشون کلی زحمت کشیده برای من و شما تایپ کرده تو اینو نادیده گرفتی رفتی سراغ یه غلط املایی ؟؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    مطالب مرتبط