80 درصد تخفیف

| نرم افزار رایتینگ IELTS

  • اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی | معانی مختلف Trip

    اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی معانی مختلف Trip

    خواندن این مطلب

    3 دقیقه

    زمان میبرد!

    اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی | معانی مختلف Trip

    اگر قصد مهاجرت به یک کشور انگلیسی زبان را دارید دانستن اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی در آموزش زبان نقش بسیار مهمی را ایفا می کند.

    خواندن کتاب های متعدد ESL که عمدتاً برای زبان آموزان نوشته می شود از یک جایی به بعد بیهوده و وقت تلف کردن است. چرا که زبان واقعی با آنچه که در کتاب های آموزشی وجود دارد متفاوت است. به عبارتی دیگر فرض کنید در یک آزمایشگاه بسیار محدود و بی امکانات بخواهید آزمایشات دنیای واقعی را انجام دهید.

    بنا بر این بهتر است اصطلاحات را همان طور که انگلیسی زبانان استفاده می کنند یاد بگیرید.

    اصطلاحات عامیانه زبان انگلیسی

    اگر اصطلاحات زبان انگلیسی را می خواهید یاد بگیرید باید از سریال ها و فیلم ها و کتاب داستان های اصلی و تماشای برنامه های تلوزیونی و زندگی کردن در محیط و یا پرسیدن و یاد گرفتن از کسی که مسلط به آنها هستند.

    گرچه کتاب هایی که در بازار ایران هستند برای سطوح پایین مناسب هستند جهت آشنایی اما در اده کار از یک سطحی به بعد دیگر کفاف نیاز شما را نمی دهد.

    معانی مختلف کلمه  Trip

    در زبان انگليسى عاميانه trip از آن دسته افعالى هست كه معانى زيادى دارد.

    1. به آشفتگى و درهم برهم ريختگى بعد از استعمال مواد مخدر اطلاق مى شود از همين رو فعل trip مى شود:

    پريشون بودن

     

    .Stop tripping over your exam result, you can take it again

    اينقدر پريشون نتيجه امتحان نباش، مى تونى دوباره امتحان بدى.

    When my friend Andrew was ditched by his Korean girlfriend I said to him, ” there is plenty  of fish in the sea, don’t be tripping over a guppy

    وقتى دوستم اندرو توسط دوست دختر كره ايش كنار گذاشته شد بهش گفتم خيلى ماهى تو درياست تو حالا پريشون يكيشون نباش.

    “Andrew said, “but she is the only fish in the sea for me

    اندرو گفت ولى او تنها ماهى تو دريا براى منه.

    Guppy يك نوع از ماهى كوچك.

     

    1. معنى دیگر trip در نقش اسم به كار ميره وقتى چيزى خنده دار و با حال باشد.

    When I asked Shahram to take off his shoes before stepping in to my apartment, he went, but my shoes are Dr. Martens

    .He is a trip

    وقتى به دوستم شهرام گفتم كفشاتو در بيار قبل از وارد اپارتمانم بشى، گفت : اما كفشاى من دكتر مارتين. واقعا خنده داره.(شهرام خنده داره)

    He is a trip به معنای این است که او خنده دار و باحال است.

    جمع بندی اصطلاح Trip

    قطعا در دیکشنری معمولی معانی مختلفی برای  tripآورده شده اما در این بخش به معانی پرداختیم که به صورت عامیانه استفاده می شوند.

    1. وقتی مواد مخدر استفاده می کنند و در توهمات هستند.

    .When you are feeling bad just take this stuff you will have a trip

    1. زمانی که کسی نگران چیزی باشد.

    .You should never trip in your life

    1. زمانی که کسی باحال و مسخره خنده دار باشد.

    The only professor I remember from old day is John he was really a trip. All the time in his   classes we were laughing

    درباره نویسنده



    نظرات کاربران



    دیدگاهتان را بنویسید

    مطالب مرتبط